حامی کتاب و کتابخوانی / بجنورد ، خراسان شمالی

۱۴۲ مطلب در مهر ۱۴۰۴ ثبت شده است

هوش مصنوعی جانشین انسان خردمند شده است

هوش مصنوعی جانشین انسان خردمند شده است

پیام رضا داوری، در نشست یادبود احمد فردید؛

هوش مصنوعی جانشین انسان خردمند شده است

رضا داوری اردکانی نوشت:‌اکنون دیگر لشگرها و سربازها جنگ نمی‌کنند، بلکه جنگ، جنگ اطلاعات، تکنیک و هوش مصنوعی است. پس دیگر نیازی هم به خرد و خردمندی نیست! هوش مصنوعی جانشین انسان خردمند شده است و توقع این است که کار او را انجام دهد! ظاهراً وضع روزگار هم چنان است که گویی می‌خواهد هوش مصنوعی جانشین انسان شود!

سرویس دین و اندیشه خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا عصر دوشنبه هفتم مهرماه در فرهنگ‌سرای اندیشه نشست «بحران تفرعن و تکاثر در جهان کنونی و بروز جنایات آخرالزمانی» با قرائت پیام رضا داوری اردکانی برگزار شد. آنچه می‌خوانید متن پیام این استاد پیشکسوت فلسفه در این نشست است:

***

به نام خدا
با سلام به حاضران و کسانی که سخن مرا می‌شنوند، سخن خود را آغاز می‌کنم و همت دوستان عزیزی را که پس از درگذشت استاد دکتر فردید، هر ساله به یاد او، مجلس بحث ترتیب می‌دهند، می ستایم.
دکتر فردید درک عمیقی از فلسفه داشت؛ اما چون نظر خود را به تفصیل بیان نمی کرد، بسیاری از مستمعان مطالب او را به دقت درنمی‌یافتند و در مورد او به درستی نمی‌توانستند حکم کنند. کسانی هم فلسفه او را با اظهار نظرهایش در امور عادی و هر روزی زندگی، یکی دانسته و با او به مخالفت و بلکه دشمنی، برخاسته اند. برخی اشخاص و بعضی از شاگردان ایشان هم که در صدد دفاع برآمده اند، منتسب به گروه مجعول موسوم به فردیدی-هیدگری شده‌اند.
فلسفه مجال بحث است؛ اما وقتی راه بحث به دشمنی، ناسزا گویی و بهتان می‌رسد، دیگر فلسفه جایی ندارد. فلسفه مقام دوستی است و دوستی جزئی از نام فلسفه است و چون فلسفه دوستداری حکمت و معرفت است، نادانان قهراً با آن میانه‌ای ندارند.
البته مواجهه خصمانه با فلسفه، رسم تازه‌ای نیست! در آتن که وطن فلسفه و شهر شعر و تفکر بود، سقراط را که به قول افلاطون، از حیث دانش و فضیلت، در زمان خود نظیر نداشت، کشتند! در دیار ما هم اهل تفکر و فلسفه آزارها دیدند و سهروردی به قتل رسید! جرم فلسفه این است که بی‌خردی و جهل و غرور را افشاء می‌کند و طبیعی است که به سزایش هم برسد. نمی‌دانم اگر دکتر فردید زنده بود، در باره زمان و وضع کنونی جهان و ایران چه می‌گفت و چه می‌اندیشید. مسلماً اصول اساسی نظرش را حفظ می‌کرد؛ اما چون با زمان و تاریخ آشنا بود، از دگرگونی وضع جهان، نمی‌توانست چشم بپوشد!
از جمله نکاتی که در این مجلس مورد بحث قرار می‌گیرد، جنگ‌ها، کشتارها و ویرانگری های آخرالزمانی است. چرا جنگ‌های آخرالزمانی؟ اگر در زمان ما جنگ‌ها آخرالزمانی است، آیا چیزها و امور وابسته به وجود ما، آخرالزمانی نیستند؟
به نظر می‌رسد که اگر جنگ، جنگ آخرالزمانی است، باید تحقیق و تامل شود که بشر آخرالزمانی چیست و چه مسائل و مشکلاتی دارد. اما چون بحث مجلس، جنگ‌های آخرالزمانی است، من هم ناگزیر، به آن باز می‌گردم!
مراد از جنگ‌های آخرالزمانی چیست؟ این جنگ‌ها با جنگ‌های سابق چه تفاوتی دارند و صفت خاصّشان چیست؟ در جنگ آخرالزمانی، مثل گذشته، جنگ جنگ سربازان و با لشکرکشی برای کشورگشایی نیست! بلکه جنگ اطلاعات و تکنیک است؛ فرماندهی آن هم به عهده هوش مصنوعی است.
البته وقتی از شرایط جنگ سخن می‌گوییم، نمی‌توانیم از نسبت آن با تفرعن بگذریم! اما تفرعنی که اکنون موجب بسیاری از جنگ‌هاست، تفرعنی است که شاید کمتر با اراده به قدرت، نسبت دارد و بیشتر با توهم قدرت توأم است!
به هر حال زمان ما، چنان که بعضی فیلسوفان معاصر گفته‌اند، زمان کینه و دشمنی است! کسی مثل کارل اشمیت، حتی گفته است که سیاست، تشخیص دشمن و مرزهای دشمنی و دوستی است! در چنین زمانی، پرهیز از جنگ، کاری بس دشوار است. ولی چنان که گفته شد، جنگ، جنگ اطلاعات است. قدرت‌های جهانی، قدرت خود را با اطلاعات و نفوذ اطلاعاتی حفظ و اعمال می کنند. اگر دو یا چند کشور با هم خصومت داشته باشند، نفوذ اطلاعاتی می تواند مهم ترین و موثرترین عامل، در پیروزی یا شکست آنها باشد.
وصف دیگر جنگ‌های زمان ما که عجیب می‌نماید، این است که قصد و غایت آن، بیش از آنکه فتح و پیروزی باشد، نابود کردن است! کسانی که زمان را زمان کینه دانسته‌اند، شاید نظرشان به این بوده است که دشمنان به تسلیم یکدیگر راضی نمی‌شوند، بلکه سودای نابودی دشمن را در سر دارند.
می‌دانیم که تاریخ تجدد با طرح سوبژکتیویته و ظهور اراده به قدرت، قوام پیدا کرده و به دگرگونی کلی در احوال و زندگی همه مردم جهان مؤدی شده است؛ ولی اکنون این خودبنیادی، دیگر قدرت سابق را ندارد. وقتی گفتند: "انسان مرده است! " مراد مرگ سوبژکتیویته و اراده به قدرت بود!
چنان که گفته شد، اکنون دیگر لشگرها و سربازها جنگ نمی‌کنند، بلکه جنگ، جنگ اطلاعات، تکنیک و هوش مصنوعی است. پس دیگر نیازی هم به خرد و خردمندی نیست! هوش مصنوعی جانشین انسان خردمند شده است و توقع این است که کار او را انجام دهد! ظاهراً وضع روزگار هم چنان است که گویی می‌خواهد هوش مصنوعی جانشین انسان شود!
می‌گویند و درست می‌گویند که هیچ موجودی نمی‌تواند مصنوعی کاملتر از خود بسازد! اکنون هم کسی در صدد ساختن موجود کامل نیست، بلکه آدمی بدون آنکه بداند و متذکر باشد، جانشینی برای خود می‌سازد تا خود را از بیم و غم ناتوانی در تدبیر امور، برهاند!
از حوصله ای که فرمودید سپاسگزاری می کنم و به روان استاد دکتر فردید درود می فرستم.

رضا داوری اردکانی، هفتم مهرماه ۱۴۰۴

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

گرامر برای همه

 

انتشارات زبان علم

حامی کتاب و کتابخوانی

بجنورد

خراسان شمالی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

راز الگوهای عددی برای دانش آموزان ششم

 

انتشارات زبان علم

حامی کتاب و کتابخوانی

بجنورد

خراسان شمالی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

اسکرچ به زبان ساده

 

انتشارات زبان علم

حامی کتاب و کتابخوانی

بجنورد

خراسان شمالی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

برای همه مدرسان برتر

 

انتشارات زبان علم

حامی کتاب و کتابخوانی

بجنورد

خراسان شمالی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

کسب و کار برتر

جهت تهیه جزوات به سایت زیر مراجعه کنید :

فروشگاه مجازی درخت سبز

http://derakhtesabz.farsfile.ir/

فروشگاه مجازی بلوط

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

کمک های اورژانسی به زبان ساده

 

انتشارات زبان علم

حامی کتاب و کتابخوانی

بجنورد

خراسان شمالی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

قدم به قدم برای کارآفرین شدن

 

انتشارات زبان علم

حامی کتاب و کتابخوانی

بجنورد

خراسان شمالی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

یادگیری زبان خارجی برای ترجمه‌ ادبی کافی نیست

یادگیری زبان خارجی برای ترجمه‌ ادبی کافی نیست

گفت‌وگو با رضوان خرمیان به‌مناسبت روز جهانی مترجم؛

یادگیری زبان خارجی برای ترجمه‌ ادبی کافی نیست

رضوان خرمیان، مترجم و نویسنده کودک و نوجوان، گفت: برای ترجمه همان‌قدر که به زبان دوم مسلط هستی، به زبان خودت هم باید مشرف باشی. هرچقدر احاطه‌ات به ساختار زبان فارسی بیشتر باشد و پیشینه‌ی خواندن قوی داشته باشی و با ادبیات معاصر خودت مانوس باشی، ترجمه‌ی بهتری می‌توانی ارائه کنی، پس صرفاً اینکه کودکان زبان بخوانند مهم نیست بلکه آن شور و انگیزه و علاقه به ادبیات هم باید وجود داشته باشد تا بتوانند اثری را به زبان فارسی برگردانند.

سرویس کودک و نوجوان خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - نیلوفر شهسواریان: رضوان خرمیان، از سال ۱۳۷۸ کارش را با ترجمه در هفته‌نامه‌ی کیهان بچه‌ها در ۱۴ سالگی شروع کرد. از آن سال تا به حال حدود ۲۵ سال است که در این حوزه کار می‌کند. تاکنون کتاب‌های بسیاری را برای کودکان و نوجوانان ترجمه کرده از جمله «من و ماروین گاردنز» نوشته‌ی ایمی ساریگ کینگ، «مبارز کوچک و هیولای نگرانی» نوشته‌ی مانکا کاشا و «افسانه‌های مردم ایتالیا» نوشته‌ی آن مک دونل. به‌مناسبت ۳۰ سپتامبر، روز جهانی مترجم با این نویسنده و مترجم و مدیر و موسس نشر و کتابفروشی کتابخورها در مورد دنیای ترجمه صحبت کردیم.

چرا کتاب‌های کودک و نوجوان ترجمه شده در ایران معمولاً بیشتر مورد توجه قرار می‌گیرد؟

علت استقبال بیشتر مخاطب از ترجمه این است که برای کتاب‌های تالیفی جامعه‌ی خودمان را به عنوان مخاطب داریم اما برای ترجمه دست‌مان باز است تا تمام آثار کودک و نوجوان در دنیا خصوصاً آن‌هایی را که برگزیده شده‌اند و یا کتاب‌هایی را که به ذائقه مخاطب ایرانی نزدیک‌تر و جایشان در بازار کتاب خودمان خالی است ترجمه کنیم، به همین خاطر برای مخاطب هم جذاب‌تر است و کتاب‎های ترجمه‌شده شانس بیشتری در رقابت با آثار مولفان ایرانی دارد. یک علت دیگر این است که آثار ترجمه با آثار تالیفی قابل قیاس نیست. ما با یک دنیا کتاب ترجمه‌شده و فعالیت‌هایی که انجام شده شده روبه‌رو هستیم و بعد آن را با تالیف مقایسه می‌کنیم که در مقیاس کوچک در کشور خودمان منتشر می‌شود. در زمینه تالیف هم به اندازه‌ی کافی کار نکرده‌ایم. اگر انرژی بیشتری گذاشته شود اوضاع تالیف هم از آنچه هست رفته‌رفته بهتر می‌شود.

لطفا راجع به چالش‌های ترجمه کتاب کودک و نوجوان بفرمایید. با چه مسائلی در این راه روبه‌رو هستید؟

یکی از بزرگترین چالش‌ها انتخاب کتاب مناسب برای جامعه‌ی مخاطبان ایرانی است. مساله‌ی بعدی ممیزی است یعنی مترجم در همان مرحله انتخاب کتاب باید مسئله ممیزی را به‌صورت پیش‌فرض در ذهنش داشته باشد. اگر بخشی از کتاب باید سانسور شود پس باید از ابتدا از انتخاب حذف شود چون احتمالاً دچار تعدیل می‌شود و ممکن است به هر حال به متن ضربه بزند. در کل ممکن است کتاب را از دست بدهی چون مسائل ممیزی یکدست نیستند.

در ادامه، مساله رعایت نکردن حق کپی‌رایت همه‌جوره گریبان ما را می‌گیرد. متاسفانه عضو کنوانسیون برن نیستیم و از این رو نمی‌توانیم تعامل خوبی با نشرهای خارجی داشته باشیم و به همین خاطر بازار کتاب با ترجمه‌های موازی مواجه می‌شود و ممکن است یکباره از یک کتاب تصویری ۴ تا ترجمه از ۴ نشر به بازار بیاید. مساله عضو نبودن در این کنوانسیون، گرفتن حق کپی‌رایت را دشوار می‌کند. در عین حال ناشری که حق کپی‌رایت را می‌گیرد و طی کردن این مسیر و پرداخت هزینه را به خودش تحمیل می‌کند، در نهایت به او هم امکان خاصی اضافه نمی‌شود چون هیچ منعی برای ناشران دیگر وجود ندارد تا دیگر آن اثر را منتشر نکنند و به دلیل عدم وجود قانون در این حوزه ممکن است ناشران به سراغ آن کتاب بروند.

در حال حاضر که هوش مصنوعی رایج شده، فکر می‌کنید ما باز هم مترجم خواهیم داشت و آیا نگران نیستید که این شغل از بین برود؟

فکر می‌کنم هوش مصنوعی می‌تواند تسهیل‌کننده‌ی این مسیر باشد. در نهایت تا جایی که می‌دانم، برای ترجمه ادبی نیاز به اندیشه و هنر و خلاقیت است که به نظرم از هوش مصنوعی برنمی‌آید. هوش انسانی باید پشت ترجمه وجود داشته باشد، خصوصاً وقتی بازی زبانی در متن اصلی وجود دارد و شما می‌خواهید صحیح‌ترین و نزدیک‌ترین ترجمه به متن را داشته باشید. هوش مصنوعی مانند یک جستجوگر عمل می‌کند، اما خلاقیت لازم را ندارد. مترجم در آثار شاخص و متمایز از بقیه‌ی کتاب‌ها فکر می‌کنم باید به ریزه‌کاری‌ها و جزئیاتی توجه کند که توجه به آن‌ها از عهده هوش مصنوعی خارج است.

اگر بخواهید یکی از کتاب‌هایی را که ترجمه کرده‌اید انتخاب کنید و در اینجا معرفی کنید، انتخاب‌تان کدام است؟

«قصه‌گوی ذاتی» از انتشارات مدرسه برای مروجان و تسهیلگران کتاب، مفید است و یک کتاب مرجع به حساب می‌آید. به فعالان حوزه ادبیات کودک و نوجوان و یا مربیان و معلمان در کارگاه‌ها که با کودک و نوجوان سر و کار دارند می‌تواند بسیار کمک کند. خانم جورجیانا کیبل، نویسنده کتاب، داستان‌های فولکلور در تمام جهان را گردآوری و در این کتاب جمع‌آوری کرده و در پایان هر قصه راهکاری به مخاطب ارائه می‌کند و به او می‌گوید که این قصه را کجا و با چه ابزاری بگو و چه نتیجه‌ای بگیر. این اثر شانس کمی برای معرفی به مخاطب را پیدا کرده است و خواندنش را به همه‌ی افرادی که با گروه کار می‌کنند پیشنهاد می‌کنم چون ایده‌های خوبی می‌دهد.

یادگیری زبان خارجی برای ترجمه‌ی ادبی کافی نیست

یکی از کتاب‌های جدیدی که ترجمه کرده‌اید، مجموعه‌ی «سلام روبی» است. چه شد که تصمیم گرفتید این اثر را ترجمه کنید؟

این مجموعه محتوای آموزش زبان کامپیوتر بدون کامپیوتر است، که همان زبان برنامه‌نویسی و اسکرچ است. محتوای آن خیلی جدید است و هر جلد آن به‌صورت متمرکز روی یک موضوع کار می‌کند؛ مثلا موضوع اینترنت، هوش مصنوعی و …. این موضوعات که مشابه‌شان در بازار کتاب کودک و نوجوان نیست یا به آنها کمتر پرداخته شده برای من جالب است و همیشه در انتخاب‌هایم هست. جدا از آن به‌صورت مشترک با دوستی این کار را انجام دادیم که او بر بخش برنامه‌نویسی مسلط بود و بخش ادبیات و قصه‌هایش را من پیش می‌بردم.

یادگیری زبان خارجی برای ترجمه‌ی ادبی کافی نیست

کودکان و نوجوانان در آینده شاید بخواهند مترجم شوند، اما زمینه کافی برای هدایت‌شان به این سو وجود ندارد. چه توصیه‌ای به نسل جدیدی دارید که در آینده در این مسیر دوست دارند قدم بگذارند؟

برای ترجمه صرفاً یادگیری زبان دوم و تسلط بر آن کافی نیست، اتفاقاً فکر می‌کنم برای خانواده‌های امروز یادگیری زبان یک ارزش به حساب می‌آید و همگی برای آن هزینه می‌کنند تا فرزندان‌شان از سنین پایین در کلاس‌های زبان‌های گوناگون شرکت کنند. مساله‌ی مهاجرت هم باعث شده که زبان ترویج پیدا کند. اما این موضوع چندان ربطی به مساله ترجمه‌ی ادبی و مترجم‌شدن ندارد به خاطر آنکه برای ترجمه همان‌قدر که به زبان دوم مسلط هستی، به زبان خودت هم باید مشرف باشی. هرچقدر احاطه‌ات به ساختار زبان فارسی بیشتر باشد و پیشینه‌ی خواندن قوی داشته باشی و با ادبیات معاصر خودت مانوس باشی، ترجمه‌ی بهتری می‌توانی ارائه کنی، پس صرفاً اینکه کودکان زبان بخوانند مهم نیست بلکه آن شور و انگیزه و علاقه به ادبیات هم باید وجود داشته باشد تا بتوانند اثری را به زبان فارسی برگردانند.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

یادگیری مکالمه فقط در 10 جلسه

انتشارات زبان علم

حامی کتاب و کتابخوانی

بجنورد

خراسان شمالی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰