انتشارات زبان علم
حامی کتاب و کتابخوانی
بجنورد
خراسان شمالی
انتشارات زبان علم
حامی کتاب و کتابخوانی
بجنورد
خراسان شمالی
انتشارات زبان علم
حامی کتاب و کتابخوانی
بجنورد
خراسان شمالی
انتشارات زبان علم
حامی کتاب و کتابخوانی
بجنورد
خراسان شمالی
انتشارات زبان علم
حامی کتاب و کتابخوانی
بجنورد
خراسان شمالی
انتشارات زبان علم
حامی کتاب و کتابخوانی
بجنورد
خراسان شمالی

محسن حاجیزینالعابدینی، در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، درباره جریان دیجیتالسازی منابع کتابخانهای و اهمیت آن بیان کرد: در حال حاضر دنیای کتابداری به سمت دیجیتالسازی همه منابع پیش میرود؛ بهعبارت دیگر یا منابع از ابتدا دیجیتال منتشر میشوند و مابه ازای چاپی ندارند یا اینکه چاپی هستند و باید در فرایند «کوچ دادهها» قرار بگیرند؛ یعنی از قالب چاپی به قالب دیجیتالی کوچ کنند.
وی با تاکید بر اهمیت دیجیتالسازی منابع کتابخانهای ادامه داد: بنابراین مسئله دیجیتالسازی یک مسئله حیاتی است. اگر بخواهیم از هوش مصنوعی استفاده کنیم، باید منابع خود را دیجیتالسازی کنیم؛ چون هوش مصنوعی براساس یادگیری ماشینی فعالیت میکند و یادگیری ماشینی یعنی خواندن از دل متون و اطلاعاتی که داریم؛ بنابراین دیجیتالسازی منابع کتابخانهها بهطور کلی و منابع بشری، بهطور عام و کتابخانههای عمومی بهطور خاص، اهمیت ویژهای داره و در این مسئله حتماً باید به مسائل حقوقی، قانونی و اخلاقی مثل کپیرایت و غیره توجه شود.
عضو هیئت علمی گروه علم اطلاعات دانشگاه شهید بهشتی درباره تاثیر دیجیتالسازی در رشد و شکوفایی فرهنگ و تمدن کشور بیان کرد: دیجیتالسازی به رشد و شکوفایی کمک میکند؛ چنانکه درگذشته که منابعمان، دیجیتال نبودند فرهنگ و تمدنمان راه خودشان را باز کردند و امروزه در سطح جهان، افراد متخصص و معظمی داریم که شاهنامهشناس، مولویشناس و حافظشناس هستند و فرهنگ و تمدن ایرانی را میشناسند.
وی افزود: دیجیتالسازی منابع موجب دسترسی میشود و دسترسی به منابع چه برای مردم کشور خودمان و چه برای مردم سطح دنیا موجب میشود، بتوانند شناخت بیشتری از فرهنگ و تمدن خود پیدا کنند؛ به همین دلیل دیجیتالسازی به این مسئله کمک میکند و تسهیلگر بسیار بزرگی است.
زینالعابدینی، درباره اهمیت تربیت کتابداران و کارشناسان متخصص در حوزه فعالیت کتابخانههای دیجیتال بیان کرد: سالهاست که در مقطع کارشناسیارشد رشته کتابخانه دیجیتال را داریم و قرار بر این است که کتابدار دیجیتال تربیت کنیم، یعنی کسانی که کتابخانه دیجیتال را بشناسند و در این زمینه صاحب نظر باشند؛ فعالیتهای مختلف و مرتبط با منابع دیجیتالی را پیش ببرند. از طرف دیگر در بازنگری دروس در رشته علم اطلاعات و دانششناسی چه در مقطع کارشناسی و چه ارشد و دکتری این مسئله لحاظ شده که درحال حاضر در «جامعه شبکهای» به سر میبریم؛ بهعبارت دیگر جامعهای که جامعه اطلاعاتی و شبکهای است. پس همه منابع و اطلاعات باید قابل دسترس باشد؛ بهعبارت دیگر دیجیتالی، بدون مرز، زمان و مکان قابل استفاده و بهرهبرداری باشند.
عضو هیئت علمی گروه دانششناسی دانشگاه شهید بهشتی بیان کرد: بنابراین کتابداران و کارشناسان رویکردشان را نسبت به این مسئله تغییر دادند و از طرف دیگه بهعنوان «مصرفکننده اطلاعات» هم به این شناخت رسیدند که باید دسترسیها وجود داشته باشد تا بتوانیم بهرهوری بیشتری در کتابخانهها، اعم از اختصاصی و عمومی داشته باشیم.
وی درباره عملکرد سازمان اسناد و کتابخانه ملی در زمینه دیجیتالسازی گفت: این سازمان از سالیان گذشته به اهمیت این موضوع پی برده و طرحهای مختلف را در برنامه خودش قرار داده است. به ویژه در زمینه منابع خطی، اسناد و نسخههای قدیمی، فرآیند دیجیتالسازی انجام شده است. اما باید دقت کرد که باید بهرهوری ملی را در این زمینه افزایش دهیم و افراد مختلف را توانمند کنیم که بتوانند از این اسناد استفاده کنند و مجوزهای لازم، شرایط ذهنی و فکری لازم برای دسترس پذیر کردن منابع را فراهم کنیم؛ بنابراین در سطح کتابخانه ملی این فعالیت شروع شده اما نیازمند سرعت است.
به گفته عضو هیئت علمی گروه دانششناسی دانشگاه شهید بهشتی، باید این سرعت وجود داشته باشد تا بتوانند منابع را هرچه سریعتر و بهتر دیجیتال کنند و از طرف دیگر، قوانین و قواعد را به شکلی طراحی کنند که برای همه قابل دسترس باشد.

پای صحبت پیشکسوتان هنر استان؛ با جانِ هنر، کجایی؟
شب بیستوسوم_ احسان سیدیزاده _ هنرمند پیشکسوت
هاوینهنر/ فاطمه دوستزاده
مدرس بازنشسته تربیت معلم که عمری دل به تربیت دانشآموزانی در مقاطع مختلف تحصیلی مشهد و بجنورد سپرده بود؛ اکنون به روشی دیگر دغدغه آموزش و فرهنگ دارد. استاد معلم، «احسان سیدی زاده» با عشقی وصف ناپذیر تلاشی جانانه برای حفظ و ترویج فرهنگ، هنر و ادبیات استان به ثمر رسانده است.
احوال وی را که قبول زحمت نموده و با هنر نویسندگی خود نوشته است؛ مرور کنیم:
خداوند را شاکرم؛ حال و هوای دل و زندگیام عالی ست. اگرگاهی رنجی میکشم؛ «غم بی نوایان رخم زرد کرد». بر من بسیار سخت است تحمل دیدن زندگی زنانی که کنارخیابان دستفروشی میکنند یا محرومانی که تا کمر در سطل زبالههای شهر به دنبال روزی روزانه خم شدند.
همسر و دو فرزندم اهل مطالعه و علاقهمند کتاب هستند و هر سهشنبه با همراهی ۴۰ دوست، در انجمنی که ده سال است یار ما هستند؛ جلسات کتاب خوانی برپا میکنیم.
اگرچه ازسوی مادر یزدی هستم؛ اما چندین کتاب در این وانفسای فضای مجازی درباره بجنورد نوشتم که چاپ شدند. استقبال خوب همشهریانم آنقدر مرا به ادامه کار تشویق و دلگرم کرد که انگیزه را در من برای نوشتن بیستویکمین کتابم، زنده کرد. این کتاب تا چند روز دیگر به اسم «سفرنامه یزد» توسط انتشارات زبان علم منتشرخواهد شد. همچنین سفرنامه اصفهان وکاشان هم دردست تایپ و ویراستاری است. درتمامی سفرنامهها اشاره و مقایسه با بجنورد انجام شده است.
حلاوت تلاشی که کردهام آنجا بر دلم می نشیند؛ هنگامی که تعداد زیادی از دانشجویان علیالخصوص محصلان رشته تاریخ و ادبیات درمقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد در تحقیقات خود پیرامون بجنورد به کتابهای «بجنوردگذرگاه شمالی خراسان» و «دانشوران بجنورد» استناد میکنند؛ خرسندم و حس رضایت بخش انجام کار مفید را احساس می کنم. چرا که تلاش من و آقای علیاکبر عباسیان بر پایه تحقیق بنا شده است و منبعی موثق برای دانشجویان است و زحمت دردسر تحقیق را کمتر میکند.
روزی هفت تا هشت ساعت درحال تایپ و آمادهسازی حدود بیست جلد کتاب برای چاپ هستم ولی به خاطرمشکلات هزینه کاغذ و متاسفانه عدم حمایت مسئولان فرهنگی، باعث کندی به سرانجام رسیدن کار شده است. محدودیتی جز «ذاتالریال» ندارم. واضح است؛ که ما بازنشستهها در ماه چهار هفته داریم هفته «فراغت»، «قناعت»، «فلاکت» و «هلاکت» بنابراین باید منتظرحمایتی، اعجازگونه باشم.
چاپ دوکتاب اول، در شمارگان سه هزار و چهارهزار جلد روی داد و در مدت سه ماه همگی به فروش رسیدند. در حال حاضر، چاپ صد جلد کتاب ساده است؛ اما فروش آن هنر هرکتابفروشی نیست. دو عامل موجب این مشکل شده اول هزینه بالای چاپ، دوم فضای مجازی، که مزاج مردم را از «یارمهربان» دورکرده و آنها را اسیر موضوعاتی ناخواسته کرده است که گاها اختیاری در انتخاب ندارند که به حق فاجعه بزرگی است.
کاش مسئولان و مدیران فرهنگی ما به جای هزینههای فوقالعاده بالا در برنامههایی که گاهی خروجی مناسب و مورد قبولی ندارند؛ توجه ویژهای به مسئله کتاب و کتابخوانی داشته باشند. کاش صدا و سیمای استان یا مطبوعات استانی به حمایت از انجمنهای ادبی از جمله انجمن ادبی عارف برآمده و گزارشی از این نشستها تهیه و منتشر کنند.
آرزومندم که روزی مردم ما بگویند: «کتاب می خوانم و کتابخوان هستم».
https://hawinhonar.ir/1404-07-27-j23/










