جان هنر،کجایی؟ استاد احسان سیدی‌زاده- نویسنده

پای صحبت پیشکسوتان هنر استان؛ با جانِ هنر، کجایی؟
شب بیست‌و‌سوم_ احسان سیدی‌زاده _ هنرمند پیشکسوت

هاوین‌هنر/ فاطمه دوست‌زاده

مدرس بازنشسته تربیت معلم که عمری دل به تربیت دانش‌آموزانی در مقاطع مختلف تحصیلی مشهد و بجنورد سپرده بود؛ اکنون به روشی دیگر دغدغه آموزش و فرهنگ دارد. استاد معلم، «احسان سیدی زاده» با عشقی وصف ناپذیر تلاشی جانانه برای حفظ و ترویج فرهنگ، هنر و ادبیات استان به ثمر رسانده است.

احوال وی را که قبول زحمت نموده و با هنر نویسندگی خود نوشته است؛ مرور کنیم:

خداوند را شاکرم؛ حال و هوای دل و زندگی‌ام عالی ست. اگرگاهی رنجی می‌کشم؛ «غم بی نوایان رخم زرد کرد». بر من بسیار سخت است تحمل دیدن زندگی زنانی که کنارخیابان دست‌فروشی می‌کنند یا محرومانی که تا کمر در سطل زباله‌های شهر به دنبال روزی روزانه خم شدند.

همسر و دو فرزندم اهل مطالعه و علاقه‌مند کتاب هستند و هر سه‌شنبه با همراهی ۴۰ دوست، در انجمنی که ده سال است یار ما هستند؛ جلسات کتاب خوانی برپا می‌کنیم.

اگرچه ازسوی مادر یزدی هستم؛ اما چندین کتاب در این وانفسای فضای مجازی درباره بجنورد نوشتم که چاپ شدند. استقبال خوب همشهریانم آنقدر مرا به ادامه کار تشویق و دلگرم کرد که انگیزه‌ را در من برای نوشتن بیست‌ویکمین کتابم، زنده کرد. این کتاب تا چند روز دیگر به اسم «سفرنامه یزد» توسط انتشارات زبان علم منتشرخواهد شد. همچنین سفرنامه اصفهان وکاشان هم دردست تایپ و ویراستاری است. درتمامی سفرنامه‌ها اشاره‌ و مقایسه با بجنورد انجام شده است.

حلاوت تلاشی که کرده‌ام آنجا بر دلم می نشیند؛ هنگامی که تعداد زیادی از دانشجویان علی‌الخصوص محصلان رشته تاریخ و ادبیات درمقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد در تحقیقات خود پیرامون بجنورد به کتاب‌های «بجنوردگذرگاه شمالی خراسان» و «دانشوران بجنورد» استناد می‌کنند؛ خرسندم و حس رضایت بخش انجام کار مفید را احساس می کنم. چرا که تلاش من و آقای علی‌اکبر عباسیان بر پایه تحقیق بنا شده است و منبعی موثق برای دانشجویان است و زحمت دردسر تحقیق را کمتر می‌کند.

روزی هفت تا هشت ساعت درحال تایپ و آماده‌سازی حدود بیست جلد کتاب برای چاپ هستم ولی به خاطرمشکلات هزینه کاغذ و متاسفانه عدم حمایت مسئولان فرهنگی، باعث کندی به سرانجام رسیدن کار شده است. محدودیتی جز «ذات‌الریال» ندارم. واضح است؛ که ما بازنشسته‌ها در ماه چهار هفته داریم هفته «فراغت»، «قناعت»، «فلاکت» و «هلاکت» بنابراین باید منتظرحمایتی، اعجازگونه باشم.

چاپ دوکتاب اول، در شمارگان سه هزار و چهارهزار جلد روی داد و در مدت سه ماه همگی به فروش رسیدند. در حال حاضر، چاپ صد جلد کتاب ساده است؛ اما فروش آن هنر هرکتاب‌فروشی نیست. دو عامل موجب این مشکل شده اول هزینه بالای چاپ، دوم فضای مجازی، که مزاج مردم را از «یارمهربان» دورکرده و آنها را اسیر موضوعاتی ناخواسته کرده است که گاها اختیاری در انتخاب ندارند که به حق فاجعه بزرگی است.

کاش مسئولان و مدیران فرهنگی ما به جای هزینه‌های فوق‌العاده بالا در برنامه‌هایی که گاهی خروجی مناسب و مورد قبولی ندارند؛ توجه ویژه‌ای به مسئله کتاب و کتابخوانی داشته باشند. کاش صدا و سیمای استان یا مطبوعات استانی به حمایت از انجمن‌های ادبی از جمله انجمن ادبی عارف برآمده و گزارشی از این نشست‌ها تهیه و منتشر کنند.

آرزومندم که روزی مردم ما بگویند: «کتاب می خوانم و کتابخوان هستم».

https://hawinhonar.ir/1404-07-27-j23/